کمال
- 18-10-2024, 15:17
- ЦЕНТР КВАНТОВОГО МЫШЛЕНИЯ
- 0
- 430

تلاش برای کمال یک آرزوی طبیعی است. می توان آن را به آرزوی بیرون آمدن از اعماق دریا و رسیدن به خورشید و نور تشبیه کرد. ما تلاش می کنیم بهتر باشیم، کامل تر و یکپارچه تر باشیم، خودمان را بیشتر بشناسیم و بیشتر تحقق ببخشیم. این خواسته ما به عنوان یک انسان و به عنوان یک موجود مادی است. در عین حال دنیای درونی ما - روح ما - برای هر چه بیشتر نشان دادن و تحقق بخشیدن به خود برنامه و کاری دارد.
کمال چیست، بر اساس چه معیارهایی می توان آن را ارزیابی کرد و حدود آن کجاست؟
کمال در واقع فرآیندی است که مربوط به تکمیل روح انسان است. به عبارت دیگر، کمال به معنای کمال روح است. همان طور که روح کمال می یابد، پوسته مادی روح که در عالم ماده انسان نامیده می شود نیز به کمال میرسد. به عبارت دقیق تر در صورت کمال روح، ما انسان را به عنوان یک فرد کامل می بینیم. یک فرد کامل، نوع جدیدی از افراد درک کرده است که ویژگی ها و جنبه های خود را می پذیرد و تحت هیچ شرایطی از افشای آنها هراسی ندارد. او نمی ترسد انکار کند که آنچه را دیروز کامل می دید، امروز کامل نیست. کمال یعنی رها کردن این توقع که دنیا آنگونه باشد که ما می خواهیم. این توانایی پذیرش جهان را همانطور که هست است. کمال دیدن آغاز الهی، نور الهی، اراده خداوند در همه چیز است. آنها خمیرمایه هستی هستند، زیرا هر آفریده خداوند در هدف و ذات خود کامل است. چیزی که ما نمیخواهیم ببینیم یا بپذیریم به این معنی نیست که چیز کاملی نیست. دیدن آجرهایی که آفرینش آن را تشکیل می دهند و تلاش برای تکمیل آن، نه تغییر آن (جایگزین کردن آن با آنچه که از نظر ما کامل است). زیرا زمانی که آن را کامل میکنم، انسانیت سود می برد، وقتی می خواهیم تغییر دهیم، آن را با خود تطبیق می دهیم. یعنی در انسان که درک کرده ، خودخواهی نیست. در کمال عمومیت است، تمامیت است، رسیدن و یکی بودن با خالق است. همانند فلسفه تصوف. کامل شدن و خدایی شدن، «تبدیل» به خدا. کامل شدن - درک معنای منطق خداوند در ایجاد جهان های کامل و دیدن همه زیبایی ان ها.
مفهوم کمال شامل خلقت خداوند از طریق شما می شود، صرف نظر از اینکه چه کاری انجام می دهید، هر چقدر هم که سطح خلقت شما ناقص و سطحی به نظر برسد، یا برعکس، اینکه خود را خالق مبتدی می دانید. به عبارت دیگر خداوند با دستان شما می آفریند. خدا دستی جز تو ندارد بنابراین، تمام افریده های شما در حال حاضر به خودی خود و بدون کلام کامل هستند. ما فقط باید این کمال را ببینیم، بفهمیم و به ان برسیم. . به طوری که اگر همه چیز از یک ماده ساخته می شد و چون همه چیز از یک ماده ساخته می شد، مقایسه چیزهای مختلف معنای خود را از دست می داد.
کمال عبارت است از پذیرفتن طیف وسیعی از احتمالات و نترسیدن از اشتباه کردن. زیرا خود مفهوم خطا تغییر می کند و تبدیل به تحقیق، جستجو، گشودن راه های جدید می شود. مثل درختی که در زیر زمین از هر طرف ریشه می دواند و بیرون زدن یک ریشه ای که به آب نمی رسد را شکست نمی داند. همه ریشه ها برابرند و کمال درخت هم این است. به عبارت دیگر از سقوط و باخت و از دست دادن در مسیر پیشرفت نه باید هراسید تا بتوانی دوباره بلند شوی و جلو بروی. خودتان را به خاطر اشتباهاتتان سرزنش نکنید. فقط به تمام کارهای خود نور بدهید، عشق بورزید و همه چیز را تا حد امکان فکر شده به بینید.
دومین جنبه کمال، مسئولیت پذیری در قبال آفریده هایتان است. این پذیرش ایده آل نبودن خود تحقق ما در کاری که انجام می دهیم است. در مرحله اول افریده شما هر چقدر بی نقص به نظر برسد باید این مرحله را بپذیرید، خودتان را به دیلتانتیسم متهم نکنید، قبل از انتخاب اصلی به خودتان اجازه بدهید گزینه های زیادی را آزمایش کنید. همانطور که گزینه ها را آزمایش می کنید، انتخاب شما برای آن مرحله کامل می شود. اما انتخاب شما باز هم برای مرحله بعدی کامل نیست. اگرچه به ظاهر رقیق و متلاشی به نظر میرسد، اما در اصل اینطور نیست. در واقع، این کاوش در امکانات خود است، توانایی تشخیص مرزها و قلمرو خود است که در آن می توانید خلاق باشید.
هنگامی که با طیف وسیعی از توانایی های خود آشنا هستید، پیدا کردن آنچه در حال حاضر برای شما جالب است (برای رسیدن به کمال) برای شما آسان تر خواهد بود. در این زمان، با تمرکز بر یک ارسه باریک تر جریان انرژی خلاق خود را برای رسیدن به کمال در آنجا محدود خواهید کرد. شما استاد کار خود خواهید بود، از گسترش دامنه فعالیت خود در مواقع لزوم ترسی نخواهید داشت. زیرا شما در زمان خود حد و حدود توانایی های خود را مشخص کرده اید.
کمال یعنی اینکه کار خود را در مکان مناسب و در زمان مناسب انجام میدهید. هر اتفاقی بیفتد در لحظه زندگی کنید، خود را به عنوان یک کل به خلاقیت بسپارید و اجازه دهید انرژی از طریق شما جریان یابد. این کار می تواند به طور کامل ذوب شدن در فرآیند کار (هر کاری) باشد، می تواند مراقبه باشد و هر چیزی که به ذهن فرد می رسد. از آنجایی که انرژی منبع همه چیز است، شما تبدیل به یک فرستنده خام (پاک، دست نخورده، خالص) (و در درجه اول حامل) انرژی الهی می شوید. خداوند از طریق شما محقق می شود. یعنی شما به کمال خداوند قطره قطره تحقق می بخشید. به همین دلیل است که می گوییم هر چیزی که توسط شما خلق شده است هر چقدر هم که کامل به نظر برسد کامل نیست و اگر فکر می کنید ان چیزی که توسط شما خلق شده است، کامل است در اشتباه هستید. در واقع، همه چیز عالی است حتی اگر به نظر ما کامل نباشد. برای انسان کمال نسبی است. یعنی همه چیز را از منظر کمال خود کامل یا ناقص می بیند. همانطور که او به کمال می رساند ، چیزی که چندی پیش برای او کامل به نظر می رسید دیگر برای او کامل نیست. یعنی کمال بی نهایت است.
کمال دیدن زیبایی و هماهنگی است، نه تنها در تجلی خود، بلکه شاید در هر چیزی که شما را زیبا می کند. دیدن کمال در افراد دیگر، کمک به دیگران برای رسیدن به کمال و دادن حق رسیدن به این سطح از درک است.
همانطور که قبلا هم ذکر شد، هیچ محدودیتی برای کمال وجود ندارد. این واقعا همینطور است. زیرا کمال از قبل در هر چیزی که لمس می کنید، فکر می کنید، می بینید و نمی بینید، احساس می کنید و نمی کنید، می شنوید و نمی شنوید وجود دارد. . کمال در ذات همه چیز است. همه چیز از ابتدا کامل است، صرف نظر از اینکه چقدر برای آن ارزش قائل هستیم. از آنجا که انسان کامل نیست و فقط ذرات منفرد و کوچک این کمال را درک می کند، نمی تواند کمال را به طور کامل ببیند. جستجوی کمال یکی از الزامات اصلی دوره سوم (دوره دلو) است که به تازگی آغاز شده است.
با آرزوی رسیدن به کمال برای همه
گلزار بیاتی