Главная > ЦЕНТР КВАНТОВОГО МЫШЛЕНИЯ > تئوری آگاهی کوانتومی، استعلایی ، روانشناسی کوانتومی و آیات قرآن

تئوری آگاهی کوانتومی، استعلایی ، روانشناسی کوانتومی و آیات قرآن


3-08-2024, 15:05. Разместил: Gulnara.Inanch

گلنارا اینانج، رئیس مرکز بین المللی تحلیلی آنلاین "Ethnoglobusethnoglobus.az متخصص، روانشناس قومیت، روانشناس کوانتومی، mete62@inbox.ru)

کلمات کلیدی: آگاهی کوانتومی، مفهوم آگاهی کوانتومی، مدیتیشن متعالی، زمان، مکان، تفکر کوانتومی.

خلاصه:

این مقاله تئوری آگاهی کوانتومی را به عنوان امکان اجرای عملی، تولد واقعیت های زندگی ما در زمینه کوانتومی ارائه می کند. در ادیان الهی که مفهوم »روح» را به رسمیت می شناسند، نظریه کوانتومی زمینه محکم تری برای پشتیبانی دارد.

هدف ارائه تئوری آگاهی کوانتومی به خوانندگان گسترده تر است.

 

آگاهی کوانتومی یا منشا کوانتومی آگاهی فرصتی را برای مطالعه فعالیت آگاهی در سطح مکانیک کوانتومی فراهم می کند.

تعریف آگاهی کوانتومی یا مفهوم آگاهی کوانتومی توسط استوارت هامروف متخصص بیهوشی آمریکایی و فیزیکدان آکادمی علوم آمریکا سر راجر پنروز ارائه شد.

در سال 1989، راجر پنروز ((R. Penrose در کتاب خود "ذهن جدید پادشاه: در مورد کامپیوترها، تفکر و قوانین فیزیک" در مورد تئوری آگاهی کوانتومی می نویسد:

«... توانایی درک به هیچ وجه نمی تواند به مجموعه ای از قوانین منتهی شود. علاوه بر این، درک ویژگی است که به آگاهی ما بستگی دارد; و برای این که در ما مسئول ادراک آگاهانه نباشد   به مستقیم ترین شکل در فرآیند «درک» باید شرکت کند.

بنابراین، در شکل گیری آگاهی ما لزوماً عناصری وجود دارد که نمی توان آنها را از هیچ مجموعه ای از دستورالعمل های محاسباتی به دست آورد و این به طور طبیعی دلیل خوبی به ما می دهد تا باور کنیم که ادراک آگاهانه اساساً فرآیندی «غیر قابل محاسبه» است. (1.Роджер Пенроуз "Новый ум короля: О компьютерах, мышлении и законах физики")

می توان گفت که آگاهی کوانتومی خود را به عنوان ادامه فلسفه استعلایی در سطح فیزیکی آشکار می نماید.

«عقل هرگز با یک شی رابطه مستقیم ندارد، بلکه همیشه فقط با عقل ارتباط دارد و از طریق آن با کاربرد تجربی خود؛ بنابراین، او هیچ مفهومی ایجاد نمی کند (در مورد اشیاء)، بلکه فقط آنها را سازماندهی می کند و به آنها وحدت می دهد که به توانند حداکثر گسترش خود را داشته باشند...» (Kant I. Critique of Pure Reason.2)

مثال ها نشان می دهد که آگاهی با ماده در ارتباط است و نیاز به مطالعه چند وجهی موضوع از زوایای علوم مختلف است.

شعور هم در خود ماده و هم در خارج از آن می تواند شکل بگیرد و وجود داشته باشد. اگر طبق نظریه کوانتومی، همه چیز در جهان از ماده و امواج تشکیل شده باشد، در این صورت شعورمی تواند هم در خود بدن و هم در خارج از آن در فضا ( در روح) ظاهر شود.

تئوری آگاهی کوانتومی بر کاربرد عملی تحقیقات استعلایی در جهان تحقق نیافته متضمن است و آن را به ممکن ها شعور انسان تبدیل می کند.

بنیانگذار مکتب نئوکانتیانیسم، هرمان کوهن ( (Herman Cohen، که در کتاب «نظریه تجربه کانت»(3) از اصطلاح «روش استعلایی» استفاده کرده، این گفته را به شکل زیر ارائه می‌کند: «حامل پیشینی در نظریه کانتی فضا و زمان، همچنین مقوله ها باید به عنوان روش ها درک شوند، نه به عنوان اشکال معنوی.

لودویگ بینسوانگر(Ludwig Binswanger، تحلیلگر اگزیستانسیال، او را تکرار می کند: «هیچ مکان و زمان واحدی وجود ندارد، اما به تعداد سوژه ها زمان و فضا وجود دارد».

خیلی چیز ها در طبیعت بدون توجه به آگاهی ما از آنها اتفاق می افتد و ممکن است فقط برای ما در چارچوب توانایی های آگاهی ما وجود داشته باشد یا نباشد.

اصطلاح روانشناسی کوانتومی و روش توسط استیون وولینسکی در پایان قرن بیستم ارائه شد. در ایالات متحده آمریکا موسسه روانشناسی کوانتومی فعالیت می کند که توسط استیون وولینسکی ((S. Wolinsky و کریستی ال کنن (Christy L. Koenen) سازماندهی شده است.

همانطور که در فیزیک کوانتومی، روانشناسی کوانتومی نیز در مورد اساس مادی و موجی (انرژی) همه چیز صحبت می کند، هر چیزی که در جهان است توسط یک میدان انرژی به هم متصل شده و به یکدیگر نفوذ می کند. یک جسم می تواند همزمان هم ماده (نقطه) و هم موج باشد. این نظریه آگاهی را فراتر از بدن فیزیکی می برد و قابلیت های ادراک و درک را افزایش می دهد. به عنوان مثال، اگر مرزهای موجود آگاهی از وجود آب را گسترش دهیم، آنگاه آب، بخار و یخ به طور همزمان است. اما در چارچوب ادراک آگاهی بدن، ما امکان دیدن و درک کردن همه این اشکال را همزمان نداریم.

اگر در شعور روح هستیم و یا بر اساس نظریه کوانتومی در میدان کوانتومی (به صورت موج یا انرژی) قرار گرفتیم، در این صورت می‌توانیم سایر اشکال جهان موجود را ببینیم و از آن آگاه شویم.

بر اساس روانشناسی کوانتومی، آگاهی انسان بر اساس قوانین فیزیک کوانتومی وجود دارد و مانند یک موج عمل می کند. افکار انسان و تصاویر در میدان کوانتومی شکل می گیرد. با پذیرش وجود الهی، درک نظریه آگاهی کوانتومی آسانتر میشود.

طبیعتاً این نظریه توسط دانشمندان ماتریالیست به رسمیت شناخته نمی شود، زیرا درک و احساس میدان کوانتومی با امکانات جسم فیزیکی مادی غیرممکن است. آنها برای نشان دادن «سطح» شبیه کوانتومی «ویژه» آگاهی و غیره پیشنهاد می کنند آگاهی کوانتومی را به عنوان «امکان استفاده از نظریه آگاهی کوانتومی به عنوان یک استعاره در تحقیقات علمی«بپذیرند،» در معنای فلسفی به عنوان مظهر تقلیل گرایی فیزیکی مدرن که، تقلیل گرایی فیزیولوژیکی را جایگزین میکند« بشناسند».  (4.О научном статусе квантовой психологии. Геннадий Т. Красильников,Федор В. Мальчинский,Эльвира А. Крачко, RОССИЙСКИЙ ПСИХОЛОГИЧЕСКИЙ ЖУРНАЛ, 2017 ТОМ 14 No 2)

با پذیرش وجود منشأ الهی آگاهی کوانتومی با تمام امکانات و تجلیات خود آشکار می شود.

هنگام خواندن کتاب «زبور» باید در یک فضای واحد متحد شد، باید یک دل بود، با خالق محشور شد، در او ذوب شد. در تهیلیم (مزمور داوود) روح نیز «یکتا» نامیده می شود، که ذات واحد کل جهان را تأیید می کند، زیرا خالق ذات خود را در کل جهان دمیده است.

شیعه متدین امام علی (ع) در دعای می فرماید: «پروردگارا مرا از تعلقات زمینی دور کن تا با تو محشور شوم. »

در فلسفه شرق، محشور با خداوند متعال از طریق تکنیک های ویژه مدیتیشن در حالتی متعالی ، یعنی نا آگاهانه بودن امکان پذیر است.

در حین مدیتیشن ، قطار فکر کند می شود و می ایستد ، فرد می تواند آنچه را که اتفاق می افتد مشاهده کند اما این به این معنی نیست که روح بدن او را ترک میکند.

یک تکنیک ویژه مدیتیشن ماورایی توسط ماهاریشی ماهش یوگی پیشنهاد شده و در موسسات آموزشی دولتی و خصوصی در ایالات متحده آمریکا، آمریکای لاتین و هند انجام می شود.

اس. وولینسکی تکنیک های مختلفی را ارائه می دهد، از جمله موارد زیر: وقتی فکری به سراغ ما می آید، این سوال را می پرسیم که  «این فکر از کجا می آید؟»، یا «این فکر به کجا می رود؟» بنابراین ما  در جریان افکار مکث ایجاد می کنیم، می توانیم میدان کوانتومی را درک و احساس کنیم و از طرفی افکار را مشاهده کنیم.

 

( 5. Стивен Волински, Квантовое сознание.)

 در نظریه آگاهی کوانتو از افکار فراتر رفتن و در عین حال به یک ناظر تبدیل شدن پیشنهاد می شود. هنگامی که افکار متعلق به بدن فیزیکی متوقف می شوند، یا ما شروع به مشاهده آنها می کنیم، خود را در یک میدان کوانتومی می یابیم.

بودن در میدان کوانتومی به معنای عمل کردن بدون تفکر است. به عنوان مثال، خواندن یک متن بدون تکرار آن در درون خود، یا درک یک شی بدون تجزیه و تحلیل آن و روش های دیگر. لازم به ذکر است که این روش ها در برخی از تکنیک های تندخوانی پیشنهاد می شود.

برای تأیید وجود آگاهی کوانتومی در خود آغاز الهی، چندین نمونه از قرآن را بیان می کنیم. سوره اعلاء، آیه 7 - «... زیرا او آشکار و پنهان را می داند!» ، طارق، آیه «بگذار انسان ببیند از چه ساخته شده است».

میدان کوانتومی را می توان با کلمه «فلک» یا «تخت» که اغلب در قرآن و سایر کتب آسمانی استفاده می شود، شناسایی کرد. در دنیای سه بعدی، «فلک» بالای زمین، روی زمین است. اما در بعد پنجم و بالاتر، فلک مکان ندارد، یعنی همه جا حاضر است.

اگر به زبان تئوری کوانتومی بیان شود، او در حالت موج قرار دارد- یک میدان کوانتومی است. « صاحبان عرش و كسانى كه در اطراف آن هستند (فرشتگان) پروردگارشان را تسبيح مى گويند....» 6. قرآن، مؤمن، آیه 7

مفهوم «تخت» و «کسانی که در اطراف آن هستند (فرشتگان) » نیز اشاره بی نهایت - میدان کوانتومی است و فراتر از درک و توانایی های بدن فیزیکی است.        

 

) ، سوره اسراء، آیه 85: «از تو I.Yu. Krachkovsky  قرآن (ترجمه

 درباره روح سؤال می کنند. بگو روح از امر پروردگار من است. جز اندکی دانش به شما داده شده است».

این آیه همچنین تایید می کند که انسان نه تنها موجودی مادی است، بلکه بدین وسیله وجود میدان کوانتومی و آگاهی کوانتومی را تایید می کند.

از سوی دیگر، دلیل محدود بودن اطلاعات در مورد روح این است که مردم با قرار گرفتن در بدن مادی-فیزیکی، خداوند را از طریق آگاهی بدن درک می کنند، برای آگاهی آنها مفهوم «روح» (آگاهی کوانتومی) است محدود.

 چشم »Qəlbin gözü« در ترجمه این آیه به زبان آذربایجانی از کلمه دل (روح) استفاده شده است. این معنای مجازی شاعرانه کلمه «قلب» با معنای شاعرانه «روح» در روسی یکسان است. وقتی گفته می شود » به معنای «چشم های روح» است - یک میدان Qəlbin gözü« کوانتومی، آگاهی کوانتومی. «اگر چشم جسمانی انسان کور باشد، چشم روح او نیز کور است و در این صورت او در جهان ابدی نیز کور خواهد بود 

در این عبارت «اگر چشمان روح کور است، در عالم ابد نیز کور خواهد بود» به میدان کوانتومی اشاره دارد: ابدیت- فلک و میدان کوانتومی است.

در خاتمه می‌توان گفت: در تورات، خداوند به موسی می‌فرماید: « و خداوند انسان را به صورت و شباهت خود آفرید.». تصویر خالق که همه جا هست میتواند متشکل از انرژی باشد. بدون شک زبان کتب های آسمانی مطابقت با درک مردم ان زمان است که این کتب نازل شده است.

خداوند مادی نیست، او یک میدان انرژی-کوانتومی است، اما او در یک شخص مادی می شود، زیرا هنگام خلق یک شخص، از روح خود در او دمیده است. از آنجایی که هیچ چیز ثابتی در جهان وجود ندارد، خداوند در همه چیز خود را آشکار می نماید.

ما با او یک ذات داریم، بر این اساس، وحدت ما با او و ادغام با او در قدرت او ممکن است.

 

منابع

 

1.Роджер Пенроуз "Новый ум короля: О компьютерах, мышлении и законах физики"

2.Иммануил Кант , «Критика чистого разума»

3.Герман Коген «Теория опыта Канта»

4.Стивен Волински, Квантовое сознание.

.قرآن، المؤمن، آیه 7 .5

6."О научном статусе квантовой психологии". (4.О научном статусе квантовой психологии. Геннадий Т. Красильников,Федор В. Мальчинский,Эльвира А. Крачко, РОССИЙСКИЙ ПСИХОЛОГИЧЕСКИЙ ЖУРНАЛ, 2017 ТОМ 14 No 2).

 


Вернуться назад